فیک وقتی خواهر نامجون هستی و جین عاشقته

پارت ۲۰
که توپ خورد تو دماغم
_حالت خوبه
+آره
_داره خون میاد
جین رفت دست مال کاغذ ی اورد بیا پاک کن
+ممنون
چند مین بعد
=بچها بیاین بریم شنا
°موافقم
+منم میام
:هی خدا
+زهر مار ،اصلا نمیام
:بهتر
پسرا رفتن شنا
√نظرتون چیه بریم توی جنگل
∆موافقم
رفتیم توی جنگل
+بچها ببینید
+بچها ،بچها
+کجاید گم شدم
+دارید شوخی میکنید
+من میترسم(گریه
نشسته بودم و گریه میکردم
∆هاری جنی بیاین
∆جنی کجاست
√پشت سرش رو نگاه کرد
√گم شده باید بریم به پسرا بگیم
رفتن پیش پسرا
_جنی کجاست
∆ما رفتیم توی جنگل که وقتی پشت سرمون رو نگاه کردیم نبودن
°مگه به شما نگفتیم توی جنگل نرید(داد
∆(گریه
°جیا رو بغ.ل کرد
°ببخشید حالا گریه نکن
_بیاید بریم دنبال جنی



#فیک